![]()
اگر اهل فیلم و سریال باشید یا حتی یک نفر از اطرافیانتان فیلمباز باشد، احتمال اینکه اسم سریال «پیکی بلایندرز» را نشنیده باشید یک درصد است! این سریال همینقدر محبوب است و حتی توانسته بعد از سالها وارد لیست 250 فیلم برتر دنیا شود و با امتیاز 8.8 در IMDb و رتبهی 58 را کسب کند. این یعنی یک موفقیت خارقالعاده! کمی بیشتر جلو برویم و با این مشهور و محبوب درست و حسابی آشنا شویم.
داستان پیکی بلایندرز از چه قرار است؟
بعد از جنگ جهانی اول است و افراد خانوادهی شلبی که ساکن بیرمنگام انگستان هستند، تصمیم میگیرند بعد از بازگشت توماس یا همان تامی شلبی (برادر دوم) و آرتور شلبی (برادر اول) از جنگ، کسبوکار خودشان را گسترش بدهند. آنها اصالتا خانواده رومنیایی (کولی) هستند اما در بیرمنگام ساکن شده و اسم و رسمی برای خودشان به هم زدهاند. آرتور و تامی، از جنگ بازگشتهاند اما اثرات روحی جنگ بهشدت آنها را تغییر داده است.
آرتور بهشدت عصبیست و تامی حالتی شبیه به دوشخصیتی دارد، گاهی جنون گاهی متفکر؛ ترکیب جنون و نبوغ تامی باعث میشود وقتی که محمولهای از سلاحهای فوق پیشرفتهی ارتش بریتانیا را پیدا میکند، آنها را بدزدد، این محموله برای دولت بریتانیا فوقالعاده مهم است و وزیر جنگ ارتش بریتانیا (وینستون چرچیل) سربازرس ارشد خود را (سرگرد چستر کمپل) به بیرمنگام میفرستد تا محموله را پیدا کند.
کمپل خبر ندارد تامی به همراه خانوادهاش مخصوصا عمه پالی که در غیاب پسران خانواده (آرتور، توماس، جان) کسبوکار خانواده را سرپا نگه داشته و دوستان نزدیکش، گروه پیکی بلایندرز ( Peaky Blinders ) را راهاندازی کرده است.
پیکی بلایندرز به چه معناست؟
در سریال پیکی بلایندرز، اعضای این گروه تبهکار از کلاههای لبهدار خاصی به نام “پیک کپ” استفاده میکنند. اما راز این کلاهها در لبههای تیز آنها نهفته است. در لبه داخلی این کلاهها، تیغهای ظریفی پنهان شدهاند که در نبردها به عنوان سلاحی سرد و مرگبار مورد استفاده قرار میگیرند. تعبیرات زیاد ادبیاتی و ایهامداری برای این اسم هست. «peak» به معنای کلاههای لبهتیز و «blinder» به معنای کورکننده است؛ خیلیها معتقدند به دلیل تیغهای نهفته در کلاههای این گروه است که در هنگام درگیری دشمنان خود را با تیغها کور میکنند، استدلال دیگر این است که چون پیکی بلایندرز با تفکر فاشیسم مبارزه میکند پس این اصطلاح به معنای کورشدن در سیاست است.

چرا پیکی بلایندرز محبوبیت زیادی دارد؟
در دنیای پرهیاهوی فیلم و سریال، یافتن اثری که بتواند در ژانر تاریخی/اکشن/جنایی، 6 فصل متوالی شما را بدون توقف مجذوب خود کند، کاری بس دشوار است. اما سریال پیکی بلایندرز این معادله را بهم ریخت. این سریال گاهی شما را میخکوب میکند و پلک نمیزنید، گاهی آدرنالین را به شما تزریق کرده اما گاهی هم شما را وارد فلسفهی سیاسی دنیا میکند. در این داستان عاشقانههای زیادی وجود دارد اما این را فراموش نکنید که برای تامی شلبی همهچیز به جنایت و خلافکاری تبدیل شده است؛ ولی توماس و حتی خواهرش (آیدا شلبی) هم میتوانند برای پیکی بلایندرز ژانر عاشقانه بسازند.
حتما بخوانید: بهترین فیلم های ترسناک بر اساس امتیاز imbd
محبوبیت پیکی بلایندرز شهرت می آورد
کمی بیشتر راجع به این بپردازیم که خارج از روایت داستان و شخصیتپردازیها در این سریال، چرا محبوبیت سریال پیکی بلایندرز ناگهان تبدیل به یک شهرت کاملا جهانی شد؛ اتفاقی که حتی در سریالی مثل «Breaking Bad» که نمرهی جهانی بالاتری دارد نیز رخ نداد.
فضا سازی و طراحی لباس
دنیای رنگها در سریال پیکیبلایندرز و فضاسازی هم قابهای جذابی ایجاد کرده است که حتی اگر اهل فلسفه و سیاست نیستید، میتوانید دیالوگهای فلسفی و سیاسی را بهدلیل فضاسازی بینقص، به خورد ذهنتان بدهید.
سبک لباس پوشیدن اعضای پیکی بلایندرز با سرعت عجیبی در میان جوانان جامعه مرسوم شد و حتی مدل موهای برادران شلبی هم به محبوبترین مدل موی سالهای 2014تا 2020 تبدیل شد؛ این هم یک موفقیت دیگر که حتی دیوید بکهام فوتبالیست معروف را هم جذب کرد و او بارها با سبک لباس و موی شلبیها در بین مردم دیده شد. کتهای پشمی بلند، جلیقههای دکمهدار، شلوارهای زنگولهای و کلاه پیک کپ! این سبک موی برادران شلبی موردعلاقهی بازیگران نبود اما بهسرعت در همان قسمتهای اول بسیار در مرکز توجه قرار گرفت و بازیگران را نیز متعجب کرد.

جادوی موسیقی
در سریال پیکی بلایندرز 56 قطعه موزیک پخش میشود که هرکدام به خوبی میتواند فضا و اتفاقها را به شما القا کند؛ حتی اگر چشمهایتان را ببندید و موسیقی را گوش بدهید میتوانید حدس بزنید قرار است در این سکانس شلبیها را گانگستر ببینید یا غمگین یا عاشق! موسیقی محبوب که در همان اول فیلم شخصیتپردازی شلبیها را به شما نشان میدهد، آهنگ (red right hand) یا به فارسی (دست راست سرخ) شما را وادار میکند دستتان را زیر چانه گذاشته و کنجکاو شوید این شخصیتها که یکی یکی نشان داده میشوند قرار است هرکدام کجای داستان قرار بگیرند و چه اتفاقی را رقم بزنند.
این موسیقیها هیچکدام بدون مضمون و صرفا برای برانگیختن احساسات مخاطب انتخاب نشدهاند و هرکدام در سکانسهای مربوطه مثل دیدگاه یا فضاسازی عمل میکنند. این موسیقی که بسیار مورد تشویق قرار گرفت تولیدی از گروه راک معاصر «Nick Cave & the Bad Seeds» است. صدای مرموز خوانندگان و آلات موسیقی و مضمون تاریک و معرفی کنندهی شخصیتها، بسیار قابل توجه است. همچنین از موسیقی مشهور«Do I wanna know» از گروه «arctic monkeys» در این سریال استفاده شده است.
پیکی بلایندرز در واقعیت
این داستان را استیون نایت، نویسنده و سازندهی این فیلم در نقلقولهای خودش، برگرفته از داستانهای شفاهی پدرش میداند. در دههی 1890 گروهی با همین نام که از قشر کارگر و ضعیف بودند اولین گروه شرور و جنایتکار سازمانیافته را در بیرمنگام تشکیل دادند. آنها با جنایتهایی ضعیفتر از خانواده شلبی مردم را آزار میدادند. دزدی، فروش کتابها و کالاهای غیرقانونی و قاچاق از جمله کارهای این گروه بوده که ظاهرا 10 سال بعد این گروه دستگیر و از هم فروپاشیده میشود.
استیون نایت با الهام از سبک لباسهای پیکی بلایندرزهای اصلی که تقریبا نزدیک به پوشش بازیگران سریال پیکی بلایندرز و به شکلی یک نوع یونیفرم یا علامت خاص خودشان معروف بوده و اتفاقهای شهر الهام گرفته و تمامی اسمها و نقشها ساخته و پرداختهی گروه نویسندگان است که با تیم فوقالعادهی 6 نفرهی این سریال، به آن خط زمانی نزدیک است.

بازیگران افسانهای و تاثیرگذار
- کیلین مورفی در نقش تامی شلبی، انگار برای این نقش ساخته شده است، جوری که هنوز هم گاهی هواداران او را با نام تامی مورد خطاب قرار میدهند.
- سم نیل با سابقهی درخشان و معروفی که دارد نقش بازرس کمپل را بازی میکند و در این فیلم حتی در چشمهای او نیز میتوان یک سرگرد را دید.
- هلن مک کروری فقید که نقشهای طلایی بسیاری دارد و در این نقش نیز خوش درخشید. او نقش عمه پالی را بازی میکند که خزانهدار شلبیهاست و در زمان نبود پسرها و حضور آنها در جنگ، خانواده را محکم نگه داشته است.
- پاول اندرسون: آرتور شلبی جونیور
- آنابل والیس: گریس برجس/شلبی، همسر اول توماس شلبی
- سوفی راندل: آیدا شلبی
- جو کول: جان شلبی
- اندی نایمن، ریچارد مک کیب و نیل مسکل، هر 3 بهترتیب نقش وینستون چرچیل را بازی میکنند.
- تام هاردی: آلفرد سولومونز که رهبر یک باند یهودی است.
حتما بخوانید: نقد و بررسی فیلم اوپنهایمر؛ داستان یک مرد در برابر تاریخ





























